دستهــايم را محکمتر بگيـر
من هنوز هم نميخواهــم
تورا...
به دست خاطرات بسپارم...
گـفـتـی: "بــازی" بــُرد و بـاخــت دارد...
ولـــی...
زبـانــم بـنـد آمــد بـگـویـم:
کـه مــن "بـازی" نـکـردم؛
مــن بـا تــو "زنـدگـی" کـردم!!!
تو زیر همه چیز زدی،
و من
فقط
زیر
گریه...
اینجا ...
مهم نیست کجاست...!
بی تو،
همه جا دوردست است!
به یکدیگر دروغ نگویید
آدم است
باور می کند
دل می بندد . . .
تلخ است ،
همه فکر کنند سرت شلوغ است ،
و تنها خودت بدانی چقدر
تنـــهایی ...
اینجا در دنیای من گـــــــــــــــــرگ ها هم افسردگی مفـــــــرط گرفته اند....
دیگر گوسفند نمی درند...
به نـــی چوپان دل می سپارند و گــــــریه می کنند...
قلب کال مـن
در فصل دست های تــو می رسـد
فصـلی برای تمـــــام رؤیــاها
دستــی برای تمـــام فصـــــل ها . . .
از میان همه ی مــــــــــردهـای دنیا، فقط کافیست پای "تـــو" در میان باشد ...
نمی دانی برای تــــو "زن" بودن چه کیفــــــــی دارد!